دیدگاه متفکران یهودی مدرن
اسپینوزا این باور یهودیت سنتی را رد می کند که خدا جهان را خلق کرده، یهودیان را برگزیده، و آنها را از مصر به طرز معجزه آسایی خارج کرده و بر فراز کوه سینا ده فرمان یا شریعت را بر موسی فرو فرستاده است.
تکثیر و تنوع ادیان از دیدگاه متفکران یهودی دوره مدرن
چکیده:
اسپینوزا این باور یهودیت سنتی را رد می کند که خدا جهان را خلق کرده، یهودیان را برگزیده، و آنها را از مصر به طرز معجزه آسایی خارج کرده و بر فراز کوه سینا ده فرمان یا شریعت را بر موسی فرو فرستاده است. به نظر او، خدا واقعیتی فوق طبیعی نیست، در تاریخ خواست خود را اعمال نمی کند، خودش را بر قوم خاصی متجلی نکرده و تأثیر و نفوذ ماورایی در پدیده های عالم ندارد.
تعداد کلمات: 1694 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه
اسپینوزا این باور یهودیت سنتی را رد می کند که خدا جهان را خلق کرده، یهودیان را برگزیده، و آنها را از مصر به طرز معجزه آسایی خارج کرده و بر فراز کوه سینا ده فرمان یا شریعت را بر موسی فرو فرستاده است. به نظر او، خدا واقعیتی فوق طبیعی نیست، در تاریخ خواست خود را اعمال نمی کند، خودش را بر قوم خاصی متجلی نکرده و تأثیر و نفوذ ماورایی در پدیده های عالم ندارد.
تعداد کلمات: 1694 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه
نویسنده: رضا گندمی نصر آبادی
باروخ اسپینوزا هیچ گونه دغدغه و تعلق خاطری در خصوص مسئله رابطه یهودیت با دیگر ادیان ندارد. زیرا او مرجعیت و اعتبار کتاب مقدس را رد کرده است و نظریه وحدت وجود را بسط داده است. اسپینوزا این باور یهودیت سنتی را رد می کند که خدا جهان را خلق کرده، یهودیان را برگزیده، و آنها را از مصر به طرز معجزه آسایی خارج کرده و بر فراز کوه سینا ده فرمان یا شریعت را بر موسی فرو فرستاده است. به نظر او، خدا واقعیتی فوق طبیعی نیست، در تاریخ خواست خود را اعمال نمی کند، خودش را بر قوم خاصی متجلی نکرده و تأثیر و نفوذ ماورایی در پدیده های عالم ندارد. بدین ترتیب الهیات اسپینوزا از دیدگاه انحصارگرایانه و شمول گرایانه کتاب مقدس و سنت حاخامی فاصله می گیرد و در عوض دیدگاه وحدت وجودی را بسط می دهد که لازمه آن قبول نوعی کثرت گرایی دینی است. بر این اساس، همه ادیان از جمله یهودیت تلاش های ناقص و خطاآلود آدمی برای درک ماهیت واقعیت الوهی تلقی می شوند.
اسپینوزا در ١١٧٠ رساله سیاسی _الهی را منتشر کرد و جمع و تلفیق ایمان و عقل را رد کرد. او در بخش نخست این رساله می گوید پیامبران بیشتر به دنبال بصیرت اخلاقی بودند تا حقیقت نظری. او ادعای ابن میمون را مبنی بر اینکه کتاب مقدس حاوی نوعی معنای رمزی است با این استدلال رد می کرد که مخاطب کتاب مقدور توده مردم بودند. او در ادامه می گوید خدا همچون قانون گذاری تصور می شود که به اکثریت توجه دارد. کارکرد و وظیفه شریعت مبتنی بر کتاب مقدس تقویت ثبات اجتماعی بود، افزون بر اینکه خدا را نه از طریق رخدادهای معجزه آسا بلکه از طریق نظم طبیعی و ایده های واضح و متمایز می توان شناخت. می توان به درکی از خدا نائل آمد. از نظر اسپینوزا، کارکرد دین فراهم آوردن شاکله و قالبی برای عمل اخلاقی است. از سوی دیگر، فلسفه با حقیقت ارتباط دارد و فیلسوفان نباید در تأملات فلسفی خود دغدغه و دل مشغولی تأیید دیدگاه خود از سوی باورهای دینی را داشته باشند.
دیدگاه اسپینوزا دربارۀ برگزیدگی را می توان به شرح زیر بیان کرد:
ا. برگزیدگی با سعادت و خوشبختی به معنای واقعی کلمه در تعارض است. کسی که خود را خوشبخت تر و سعادتمندتر از دیگران می داند فقط به این دلیل که از امتیازاتی برخوردار است که بقیه فاقد آن هستند، از معنای واقعی سعادت غافل است. سعادت واقعی انسان صرفا عبارت است از حکمت و شناخت حقیقت، نه باور به اینکه او عاقل تر از دیگران است. ملاحظاتی از این دست حکمت یا سعادت حقیقی انسان را افزایش نمی دهد.
٢ . آیاتی که از برگزیدگی قوم یهود سخن می گویند به فراخور درک و فهم یهودیان بوده است. برای نمونه، آیات ٦ و ٧ باب ٩ تثنیه نشان می دهند که عبرانیان سعادت حقیقی را نمی شناختند. لذا اگر خدا به طور یکسان تمام انسان ها را به نجات فرا می خواند، آنها در راه سعادت گام برنمی داشتند. وقتی خدا به سلیمان می گوید، «اینک بر حسب کلام تو کردم و اینک دل حکیم و فهیم به تو دادم، به طوری که پیش از تو مثل تویی نبوده است و بعد از تو کسی مثل تو نخواهد برخاست» در واقع خدا متناسب با فهم عبرانیان با آنها سخن گفته است. البته اسپینوزا منکر این نیست که خدا شریعت موسوی را فقط برای آنها تنظیم و وضع کرده و فقط با آنها سخن گفته است. عبرانیان در شناخت و درست کاری بر بقیه اقوام برتری ندارند؛ آنها به واسطه زندگی خوب و اندیشه های متعالی برتر نیستند، چه آنکه تمام اقوام کم و بیش از این مواهب برخوردارند.
٣ . برگزیدگی یهودیان به واسطه حکومت مستقل و سازمان اجتماعی آنها بوده است نه برخورداری از حکمت و مواهبی از این دست. در واقع، موفقیت آنها در امر حکومت باعث شد از مزایای حکومت مستقل و سعادت موقتی برخوردار شوند. این یگانه چیزی است که خدا به ابای بنی اسرائیل و اخلاف آنها داده است.در شریعت موسوی هیچ پاداشی برای فرمان برداری جز برخورداری از مواهب پیش گفته پیشنهاد نشده است. در مقابل، اگر آنها عهد را نقض کنند، قوم از هم خواهد پاشید و نه فقط وعده های خدا در حق آنها عملی نخواهد شد که عذاب و کیفر خواهند دید. این موضوع به قوم یهود اختصاص ندارد، بلکه تمام اقوام این گونه اند؛ هر قومی اگر قانون را رعایت کند به امنیت و آسایش دست خواهد یافت.
بیشتر بخوانید : ظهور دین یهود
٤ . سایر اقوام نیز قوانین خاص خود را دارند. از آنجا که خدا قوم یهود را برای تشکیل جامعه و حکومت خاص برگزیده، قوانین خاص آنها را تنظیم و وحی کرده است، ولی این به آن معنا نیست که اقوام دیگر قوانین خاص خود را ندارند. در سفر پیدایش آمده است: «ملکیصدق،، ملک سالیم و کاهن خدای تعالی بود». این آیات بر این دلالت دارند که قبل از آنکه خدا قوم اسرائیل را به وجود آورد ، پادشاهان و گناهانی در سالیم بوده اند که مناسک و قوانین خاص خود را داشته اند؛ و نیز آمده است «ابراهیم قول مرا شنید و وصایا و اوامر و فرایض و احکام مرا نگاه داشت»، با اینکه ابراهیم هیچ گونه مناسک و احکام خاصی از خدا دریافت نکرد، بر طبق قوانین ملکی صدق عمل کرد.
«خداوند عادل است در جمیع طریق های خود، و رحیم در کل اعمال خویش». در ایوب آمده است: «خداوند شریعت را مقرر کرد برای تمام نژاد بشری تا خدا را تقدیس کنند و از پلیدی و گناه در امان بمانند و در انجام خوبی ها توانا گردند. ایوب با اینکه بیگانه بود، از میان تمام انسان ها به خدا نزدیک تر و مقبول تر بود؛ زیرا او در تقوا و دینداری بر همگان برتری داشت». در یونس از رحیم بودن، کریم بودن و دیرغضب بودن خدا صحبت شده و نیز اینکه این صفات شامل حال تمام انسان ها است. اسپینوزا نتیجه می گیرد که تمام انسان ها به یک اندازه مشمول لطف و رحمت الهی اند.
در کتاب ملاکی نبی آمده است «اسم من در میان امت ها عظیم خواهد بود، اما شما آن را بی حرمت می سازید»، آیاتی از این دست نشان می دهد که اقوام دیگر نیز احکام و مناسک خاص خود را داشته اند و محبت خدا فقط به یهودیان اختصاص نداشته است. در سفر تثنیه آمده است: «کدام قوم بزرگ است که خدا نزدیک ایشان باشد، چنان که یهوه خدای ماست در هر وقت که نزد او دعا می کنیم؛ و کدام طایفه بزرگ است که فرایض و احکام عادله مثل تمام این شریعتی که من امروز پیش شما می گذارم دارند؟» اسپینوزا می گوید مفاد این آیه به زمان حکومت یهودیان و نیز هنگامی که معجزات بی شمار رخ داد اشاره دارد، وگرنه از نظر عقل و فضیلت و مهربانی خدا در مواجه با تمام اقوام مهربان است. در مزامیر آمده است: «خداوند عادل است در جمیع طریق های خود، و رحیم در کل اعمال خویش». در ایوب آمده است: «خداوند شریعت را مقرر کرد برای تمام نژاد بشری تا خدا را تقدیس کنند و از پلیدی و گناه در امان بمانند و در انجام خوبی ها توانا گردند. ایوب با اینکه بیگانه بود، از میان تمام انسان ها به خدا نزدیک تر و مقبول تر بود؛ زیرا او در تقوا و دینداری بر همگان برتری داشت». در یونس از رحیم بودن، کریم بودن و دیرغضب بودن خدا صحبت شده و نیز اینکه این صفات شامل حال تمام انسان ها است. اسپینوزا نتیجه می گیرد که تمام انسان ها به یک اندازه مشمول لطف و رحمت الهی اند.
۵ . پیامبری اختصاص به قوم یهود ندارد، بلکه تمام اقوام از عطیه پیامبری برخوردار بوده اند. به عبارت دیگر، کتاب مقدس عبرانی فقط به ثبت و ضبط تاریخ مقدس و پیامبران خود اهتمام ورزیده است، ولی این دلیل نمی شود که اقوام دیگر پیامبر نداشته اند. از طرفی پیامبران عبرانی بسیاری از سوی خدا برای هدایت و راهنهایی نه فقط قوم یهود که اقوام غیرعبرانی فرستاده شدند. مثلا، حزقیال برای تمام ملت های شناخته شدۀ آن زمان و نیز یونس به منظور هدایت مردم نینوا فرستاده شد. اشعیا از فراز و فرود سایر اقوام سخن گفته، آنجا که می گوید خداوند برای رهایی مصری ها برای ایشان منجی خواهد فرستاد، خدا در میان آنها معروف خواهد شد، مصریان خدا را عبادت خواهند کرد و در پایان خدا از مصریان به عنوان قوم خود یاد می کند: «زیرا یهوه صبایوت آنها را برکت داده، خواهد گفت قوم من مصر و صنعت دست من آشور و میراث من اسرائیل مبارک باشند». ارمیا نه فقط پیامبر قوم یهود که پیامبر تمام ملت ها خوانده شد. ناگفته نماند که در عهد عتیق از پیامبرانی نظیر نوح، بلعم و اخنوخ نام برده شده که بیگانه و غیرمختون بوده اند. کوتاه سخن آنکه، از نظر اسپینوزا، اگر آیاتی نظیر ارمیا، 37 : 31 و حزقیال 20 : 32 را که دلالت بر برگزیدگی می کنند در کنار آیاتی از قبیل لاویان، ١٨ : ٢٧ و تثنیه، ١٩:٨ قرار دهیم بر موقتی بودن برگزیدگی بنی اسرائیل دلالت خواهند داشت.
از نظر اسپینوزا، رابطه خدا با قوم اسرائیل فراتاریخی است. بنابراین تاریخ محل این ارتباط نیست. در قبالا آمده است که اصولا تاریخی وجود ندارد. ما برای اینکه تصور بهتری از اندیشه برگزیدگی پیدا کنیم باید سراغ نظریات فلسفی ای برویم که بر نظریه اسپینوزا و قبالا استوار نباشند، یعنی نظریاتی که این رابطه را زمانی و تاریخی می دانند.
اسپینوزا فقط به یک شرط با ادعای یهودیان مبنی بر برگزیدگی از سوی خدا مخالفت ندارد و آن اینکه این برگزیدگی، اعم از موقت و ابدی، فقط مربوط به رفاه زندگی جسمانی انسان باشد، زیرا از این نظر ممکن است قومی با اقوام دیگر فرو داشته باشد، ولی از نظر فهم و فضایل هیچ فرقی میان اقوام نیست و نمی توان گفت خدا قومی را از میان اقوام دیگر برگزیده است.
به نظر اسپینوزا کناره گیری یهودیان از سایر ملل و عدم اختلاط با آنها و نیز انجام پاره ای از مناسک باعث ماندگاری شدن شده است:
سبب این امر، معجزه نیست بلکه آنها از همه اقوام دیگر به نحوی کناره گرفته اند که کینه همه را نسبت به خود برانگیخته اند، و نشانه این کناره گیری فقط رسوم و آدابشان نیست که به کلی عکس رسوم و آداب دیگران است، بلکه ختنه نیز نشانۀ جدایی ایشان از اقوام دیگر شده است ... موضوع ختنه چنان موضوع مهمی است که اطمینان دارم این قوم را همیشه نگاه خواهد داشت.
منبع :
رویکرد یهودیت به ادیان دیگر، رضا گندمی نصر آبادی ، انتشاران دانشگاه ومذاهب ، قم 1394 شمسی
«خداوند عادل است در جمیع طریق های خود، و رحیم در کل اعمال خویش». در ایوب آمده است: «خداوند شریعت را مقرر کرد برای تمام نژاد بشری تا خدا را تقدیس کنند و از پلیدی و گناه در امان بمانند و در انجام خوبی ها توانا گردند. ایوب با اینکه بیگانه بود، از میان تمام انسان ها به خدا نزدیک تر و مقبول تر بود؛ زیرا او در تقوا و دینداری بر همگان برتری داشت». در یونس از رحیم بودن، کریم بودن و دیرغضب بودن خدا صحبت شده و نیز اینکه این صفات شامل حال تمام انسان ها است. اسپینوزا نتیجه می گیرد که تمام انسان ها به یک اندازه مشمول لطف و رحمت الهی اند.
در کتاب ملاکی نبی آمده است «اسم من در میان امت ها عظیم خواهد بود، اما شما آن را بی حرمت می سازید»، آیاتی از این دست نشان می دهد که اقوام دیگر نیز احکام و مناسک خاص خود را داشته اند و محبت خدا فقط به یهودیان اختصاص نداشته است. در سفر تثنیه آمده است: «کدام قوم بزرگ است که خدا نزدیک ایشان باشد، چنان که یهوه خدای ماست در هر وقت که نزد او دعا می کنیم؛ و کدام طایفه بزرگ است که فرایض و احکام عادله مثل تمام این شریعتی که من امروز پیش شما می گذارم دارند؟» اسپینوزا می گوید مفاد این آیه به زمان حکومت یهودیان و نیز هنگامی که معجزات بی شمار رخ داد اشاره دارد، وگرنه از نظر عقل و فضیلت و مهربانی خدا در مواجه با تمام اقوام مهربان است. در مزامیر آمده است: «خداوند عادل است در جمیع طریق های خود، و رحیم در کل اعمال خویش». در ایوب آمده است: «خداوند شریعت را مقرر کرد برای تمام نژاد بشری تا خدا را تقدیس کنند و از پلیدی و گناه در امان بمانند و در انجام خوبی ها توانا گردند. ایوب با اینکه بیگانه بود، از میان تمام انسان ها به خدا نزدیک تر و مقبول تر بود؛ زیرا او در تقوا و دینداری بر همگان برتری داشت». در یونس از رحیم بودن، کریم بودن و دیرغضب بودن خدا صحبت شده و نیز اینکه این صفات شامل حال تمام انسان ها است. اسپینوزا نتیجه می گیرد که تمام انسان ها به یک اندازه مشمول لطف و رحمت الهی اند.
۵ . پیامبری اختصاص به قوم یهود ندارد، بلکه تمام اقوام از عطیه پیامبری برخوردار بوده اند. به عبارت دیگر، کتاب مقدس عبرانی فقط به ثبت و ضبط تاریخ مقدس و پیامبران خود اهتمام ورزیده است، ولی این دلیل نمی شود که اقوام دیگر پیامبر نداشته اند. از طرفی پیامبران عبرانی بسیاری از سوی خدا برای هدایت و راهنهایی نه فقط قوم یهود که اقوام غیرعبرانی فرستاده شدند. مثلا، حزقیال برای تمام ملت های شناخته شدۀ آن زمان و نیز یونس به منظور هدایت مردم نینوا فرستاده شد. اشعیا از فراز و فرود سایر اقوام سخن گفته، آنجا که می گوید خداوند برای رهایی مصری ها برای ایشان منجی خواهد فرستاد، خدا در میان آنها معروف خواهد شد، مصریان خدا را عبادت خواهند کرد و در پایان خدا از مصریان به عنوان قوم خود یاد می کند: «زیرا یهوه صبایوت آنها را برکت داده، خواهد گفت قوم من مصر و صنعت دست من آشور و میراث من اسرائیل مبارک باشند». ارمیا نه فقط پیامبر قوم یهود که پیامبر تمام ملت ها خوانده شد. ناگفته نماند که در عهد عتیق از پیامبرانی نظیر نوح، بلعم و اخنوخ نام برده شده که بیگانه و غیرمختون بوده اند. کوتاه سخن آنکه، از نظر اسپینوزا، اگر آیاتی نظیر ارمیا، 37 : 31 و حزقیال 20 : 32 را که دلالت بر برگزیدگی می کنند در کنار آیاتی از قبیل لاویان، ١٨ : ٢٧ و تثنیه، ١٩:٨ قرار دهیم بر موقتی بودن برگزیدگی بنی اسرائیل دلالت خواهند داشت.
از نظر اسپینوزا، رابطه خدا با قوم اسرائیل فراتاریخی است. بنابراین تاریخ محل این ارتباط نیست. در قبالا آمده است که اصولا تاریخی وجود ندارد. ما برای اینکه تصور بهتری از اندیشه برگزیدگی پیدا کنیم باید سراغ نظریات فلسفی ای برویم که بر نظریه اسپینوزا و قبالا استوار نباشند، یعنی نظریاتی که این رابطه را زمانی و تاریخی می دانند.
اسپینوزا فقط به یک شرط با ادعای یهودیان مبنی بر برگزیدگی از سوی خدا مخالفت ندارد و آن اینکه این برگزیدگی، اعم از موقت و ابدی، فقط مربوط به رفاه زندگی جسمانی انسان باشد، زیرا از این نظر ممکن است قومی با اقوام دیگر فرو داشته باشد، ولی از نظر فهم و فضایل هیچ فرقی میان اقوام نیست و نمی توان گفت خدا قومی را از میان اقوام دیگر برگزیده است.
به نظر اسپینوزا کناره گیری یهودیان از سایر ملل و عدم اختلاط با آنها و نیز انجام پاره ای از مناسک باعث ماندگاری شدن شده است:
سبب این امر، معجزه نیست بلکه آنها از همه اقوام دیگر به نحوی کناره گرفته اند که کینه همه را نسبت به خود برانگیخته اند، و نشانه این کناره گیری فقط رسوم و آدابشان نیست که به کلی عکس رسوم و آداب دیگران است، بلکه ختنه نیز نشانۀ جدایی ایشان از اقوام دیگر شده است ... موضوع ختنه چنان موضوع مهمی است که اطمینان دارم این قوم را همیشه نگاه خواهد داشت.
منبع :
رویکرد یهودیت به ادیان دیگر، رضا گندمی نصر آبادی ، انتشاران دانشگاه ومذاهب ، قم 1394 شمسی
بیشتر بخوانید :
نقش مذهب در زندگی آمریکایی
نقش دین در تعیین اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
تنوع دینی درعصر ارتباطات
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}